loading...
کربلایی سید امیرعلی سلیمانی
سیدامیرعلی سلیمانی بازدید : 185 سه شنبه 1393/02/09 نظرات (1)

 

امشب عزای پنجمین مظلوم دنیاست

برتن سیه پوشیده پر خون دل ماست

غریب دوعالم_برعشقت دمادم_بگریم بنالم

(غریبا وا اماما)3

ای باقر علم نبی ای شاهد غم

ازروز عاشورا بگو از روز ماتم

فدای بقیعت_مزار غریبت

(غریبا وا اماما)3

ای یادگار کربلا،گواز بلا یا

ازعمه زینب،ازحسین،ازتیغ و سرها

بگواز سه ساله_غم اشک ناله

(غریبا وا ماما)3

ای روضه خان قاسم و عباس و اکبر

در سینه ات می بویم از گلهای پرپر

شده قاتلم شام_نه این زهر هشام

(غریبا وا ماما)3

بشنو بقیع از خاطرات کودکانه

برجسم خسته مانده جای تازیانه

شدم از زهر کین_چون آب نقش زمینم

(غریبا وا اماما)3

برجان من کرده اثر زهر هلاهل

خونین جگر گشتم کنون می سوزم از دل

سفیر کربلا_رود او زدنیا

(غریبا وا اماما)3

اکنون به سویت می آیم جدّغریبم

از ماجرای کربلا غم شد نصیبم

(غریبا وا ماما)3

سیدامیرعلی سلیمانی بازدید : 135 سه شنبه 1393/02/09 نظرات (0)

 

ای صداقت تا قیامت بنده ای از بندگانت ........ ای کرامت سائلی از سائلان آستانت

ای علوم انبیا‌ء و اولیا زیر زبانت ........ ای اساتید جهان پیوسته مرهون بیانت

ای سلام حق به آباء تو و برخاندانت ........ جان جان آدمی جان ها فدای جسم و جانت

(زاده ی خیرالنساء ، صادق آل عبا(3)

کیستی تو کیستی تو وجه رب العالمینی ........ نور داور،اصل قرآن،روح ایمان،رکن دینی

 چشم حق در کل عالم،دست حق درآستینی ........ صادق آل نبی فرزند ختم المرسلینی

هم ضعیم راستانی هم امام راستینی ........ راستی خیزد فروغ راستی از داستانت

جان جان عالمی جان ها فدای جسم و جانت

(زاده ی خیرالنساء ، صادق آل عبا(3)

ای کمال دین که دین کامل شده در مکتب تو ........ با خدا هر روز تو،هرلحظه ی تو هرشب تو

مهرزانوی ادب بنهاده نزد کوکب تو ........ عیسی مریم زند گلبوسه بر لعل لب تو

موسی عمران اسیر ذکر یارب یارب تو........ انبیاء و اولیا دلداده ی نطق و بیانت

جان جان عالمی جان ها فدای جسم و جانت

زاده ی خیرالنساء.صادق آل عبا(3)

             بارلها نشود لال به هنگام ممات-هر زبانی که فرستد به محمد صلوات   

 

سیدامیرعلی سلیمانی بازدید : 224 سه شنبه 1393/02/09 نظرات (0)

 

زین العبادم چارمین مظلوم دنیا

جان می دهم با یاد آن پژمرده گلها

آن یاسهای بی سرو خونین زهرا

دهم جان به جانان_به یاد عزیزان

(غریب حسینم)3

یادم نرفته در میان شام و کوفه

چیدند از باغ خدا چندین شکوفه

یه عمری اسیرم_به غربت می میرم

(غریب حسینم)3

براین تن من مانده از غربت نشانه

حک گشته جای نیزه ها و تازیانه

فقط در عزایم_غم آب و غذایم

(غریب حسینم)3

درخاطرمن مانده آن زیبای بی سر

که مثل ماهی شد میان خون شناور

گل پرپرمن_داداش اصغرمن

(غریب حسینم)3

زن های کوفی بر سرم ریزند آتش

این خواهر کوچک من هی میکنه غش

شده قاتلم شام_امان از غم شام

(غریب حسینم)3

سیدامیرعلی سلیمانی بازدید : 144 سه شنبه 1393/02/09 نظرات (0)

 

ای مثل پدر برتو شده ظلم فراوان

ای ماهی دریا به عزایت شده گریان

(مظلوم حسن جان)3

ای حضرت زهرا و علی را ثمردل

بی جرم و گنه یار تورا آمده قاتل

آخر جگرت پاره شد از زهر هلاهل

(مظلوم حسن جان)3

هرشب به سر تربت بی شمع و چراغت

مرغ دل بشکسته ام آید به سراغت

ممنوع بود تا که کنم گریه ز داغت

(مظلوم حسن جان)3

درکودکی از خصم چه آمد به سرتو

یک عمر شد از جور فلک خونجگرتو

(مظلوم حسن جان)3

پیش نگهت دست علی را همه بستند

دستی که نبی بوسه برآن زد شکستند

باتوهمگان رشته پیوند گسستند

(مظلوم حسن جان)3

یاران همگی از تو بریدند حسن جان

حرمت ز تو پیوسته دریدندحسن جان

سجّاده ز پای توکشیدندحسن جان

(مظلوم حسن جان)3

سیدامیرعلی سلیمانی بازدید : 685 سه شنبه 1393/02/09 نظرات (0)

 

شب اول

حی علی العزا ، حی علی البکا(2)

فی ماتم الحسین ، مظلوم کربلا

باز میخوام مستی کنم بیرق غم بیارید

باز میخام مستی کنم یه محتشم بیارید

باز میخام مستی کنم برام علم بیارید

عکس حرم بیارید

محرمه دل زیر پرچمه

محرمه حرف یک علمه

محرمه شب های ماتمه

شب اول همه خادم

شب کوفه شب مسلم

شب دوم دلا خونه

صدا زنگ کاروونه

شب سوم شب ناله

شب روضه ی سه ساله

چهارمین شب مثل دره

شب چهارم شب حره

حی علی العزا ، حی علی البکا(2)

فی ماتم الحسین ، مظلوم کربلا

باز محرم رسید و دل پرچم گرفته

باز محرم رسید و کتیبه غم گرفته

باز محرم رسید و فُطرُس دم گرفته

محرمه روضه به پا شده

محرمه فصله عزا شده

محرمه دل کربلا شده

شب پنج شده مرسوم

شب عبدالله معصوم

ششمین شب یاد قاسم

نمونه یک تن سالم

شب هفتم شب آبه

شب اصغرِ ربابه

شب هشتم شده پرپر

ارباً اربا علی اکبر

حی علی العزا ، حی علی البکا(2)

فی ماتم الحسین ، مظلوم کربلا

بیا بریم حسینیه سینه بزن سینه زن

بیا بریم حسینیه به عشق یک بی کفن

بیا بریم حسینیه روضه ی ارباب من

ارباب دور از وطن

محرمه زهرا صاحب عزاست

محرمه حیدر تو هیئت هاست

محرمه زینب بین شماست

نهمین شب شبه سقاست

علم و مشک و یه دریا

دهمین شب دلا بی تاب

شب عاشورای ارباب

شب یازدهم اسارت

خیمه ها میره به غارت

حی علی العزا،حی علی البکا(2)

فی ماتم الحسین،مظلوم کربلا

(خوانده شده توسط مهدی میرداماد)

****

عشق من به کوفه میا

ای کاش میشد بگیره عاقبت دعام / شبیه رویا باشه درد و غصه هام

یکی بره خبر بده به کاروان / دیگه نیاد به سمت کربلا آقام

دلم زغم پر آه و حسرته / به شهرشون که قحط غیرته

نیا حسین آخه غریب کشی / واسشون یه عادته

عشق من میا به کوفه

آتیش و در، دوباره چشمامه پر آب / دوباره زنده شد غم ابو تراب

یه لشگری منو کشوند تو کوچه ها / هنوز روی دستامه نشونه ی طناب

خزون میشه زغصه ها بهار / اینا دارن مغیره بیشمار

اگه میای گل سه سالتو / تا به شهر غم نیار

در کوچه میان بازار / باز میشه مدینه تکرار

عشق من میا به کوفه

از نامردی شده درون سینه تنگ / پیچیده هر جایی صدای طبل جنگ

یه عده میسازن کمون و تیغ و تیر / و کار عده ای شده پرتاب سنگ

اینا توان ز سینه میبرن / بلای جون به آل حیدرن

یه عده ای برای مرکبا / نعل تازه میخرن

(خوانده شده توسط مهدی میرداماد)

شب دوم

عشق من نمون تو این صحرا(3)

ای برادر چشای خیسم ببین

می ترسه خواهرت ز خاک این زمین

چه کار کنم که خاک این زمین  زغم

می خواد من و تو رو جدا کنه ز هم

بگو که این زمین کجاست حسین

که خاک اون پر از بلاست حسین

تورو به جون مادرم نگو ، که اینجا کربلاست

عشق من نمون تو این صحرا(3)

این زمزمه , میون قلب مضظره

گمون کنم که این روزای آخره

اخه اینا که اومدن به کربلا

تو دستاشون سنان و تیر و خنجره

رو قلب من * شراره میزارن ، کسایی که * سه شعبه تیر دارن

نمی دونم آخه برای چی

محو طفل شیر خوارند

(خوانده شده توسط مهدی میرداماد)

شب سوم

 

خرابه تار تاره تاریکه بی ستاره

یکی برا من سر تو رو بیاره

دیگه نگم که دست کی گرفت سوی چشامو

دیگه ازم نپرس کی دزدیده گوشواره هامو

چشاتو بسته نبینم نبینم نبینم

سرتو شکسته نبینم نبینم نبینم

لبها تو پاره نبینم نبینم نبینم

غم تو دوباره نبینم نبینم نبینم

منم و درد دوری کشته منو صبوری

به خودم هی میگفتم نکنه تو تنوری

دیگه نگم سرت رو شمر چطور بریده بابا

دیگه ازم نپرس موهامو کی کشیده بابا

موها تو خونی نبینم نبینم نبینم

تویه پریشونی نبینم نبینم نبینم

سرت رو بی تن نبینم نبینم نبینم

تنت رو بی کفن نبینم نبینم نبینم

چشاتو بسته نبینم عزیزم عزیزم

سرتو شکسته نبینم عزیزم عزیزم

لبها تو پاره نبینم عزیزم عزیزم

غم تو دوباره نبینم عزیزم عزیزم

یه شام و این همه ننگ

رو صورتم پراز چنگ

زده زن یهودی

به سر عمه....

عمه رو خسته نبینم عزیزم عزیزم

سرشو شکسته نبینم عزیزم عزیزم

تویه چشماش غم نبینم عزیزم عزیزم

وسط نامحرم نبینم عزیزم عزیزم

****

خون آبه های لبتو می شورم با اشکام بابا
خاکسترای سرتو می گیرم با دستام بابا
خدا نگهداره عمه رو اگه نبود می مردم
سپر برای تنم می شد وقتی کتک می خورد
باشه بزار چشام تو غربت بباره
باشه بزار بگن که بابا نداره
کجایی بابا شده نماز من شکسته
کجایی بابا شده قیام من نشسته
کجایی بابا بیا ببین تیممم بروی
خاک صورتت با دست بسته
ای بابا حکایت شده مویم
ای بابا شکستگی ابرویم
ای بابا ببین کبود بازویم
کوچه به کوچه روی نیزه ها رفتی خونه ما نیومدی
کنج تنور و تشت طلا رفتی خونه ما نیومدی
تو دست سردش می گیره عمه این دستامو
می بوسه با اشک چشماش هر شب این زخمهامو
بارون چشم کبود من بهونه هر روز
خدا می دونه که تا سحر آبله هام می سوزه
باشه بزار اشکامو دوری دراره
باشه بزار بگن که بابا نداره
کجایی بابا عزا گرفته دختر تو
می خونه روزه خودش برای خواهر تو
تو بازار شام دیدم که می فروشن یه گوشوارم و با انگشتر تو
ای بابا ببین دیگه زمین گیرم
ای بابا سه سالم ولی پیرم
ای بابا شبیح زهرا می میرم

(خوانده شده توسط میرداماد و کریمی)

****

روضه

 

بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ

به جرم بی گناهی زد

یه لات بین راهی زد

یكی دوبار به جای من

عمه ام رو اشتباهی زد

خدا لعنتش كنه،اون كسی رو كه روی ما اسم خارجی گذاشت(2)

همونی كه،با غنیمتی های ما،توی بازارهای شام حراجی داشت(2)

دیدم گهواره یه طرفه،گوشواره ها هم یه طرفه،لباس ها یه طرفه

دلم می خواد بگم به زجر

بچه است دیگه،زبون زبون دخترونه است

دلم می خواد بگم به زجر

حداقل برای یه بار

سر به سر یتیم نذار

گوشواره ام رو خودم می دم

به زور سیلی در نیار

یه نفر پیدا نشد بهش بگه

آخه رو یتیم كی شمشیر میكشه

از شبی كه خوردم از ناقه زمین

همه ی استخون هام تیر میكشه

برام سئواله كه چرا

این همه نقشه كشیدن

ما رو زدن و خندیدن

همه اش برای اینه كه

چشم عموم رو دور دیدن

عموم عباس اگه بود كنار من

كی میتونست به ما چپ نگاه كنه

با طناب دستامون رو ببنده و

وارد بازار شام كنه

(خوانده شده توسط مهدی میرداماد)

 

بابا دلم گرفته، مگه خبر نداری

قرارما این نبود، من و تنها بذاری

دلم برات تنگ شده،بابای مهربونم

هر وقت دلت خواست بیا،منتظرت می مونم

هر كی به ما رسیده،دل ما رو سوزونده

از اون همه مهربون، فقط یه عمه مونده

اطراف مون پر شده، از اونهایی كه بدن

عموهامون كه رفتن،اینها جاشون اومدن

محرم هامون كه رفتن،نامحرم ها اومدن

دلم می خواد كه امشب،چشمام تو رو ببینه

یك كمی زود تر بیا،با هم بریم مدینه

فقط یه بار دیگه،برام بگو لالایی

بهت دیگه قول میدم،آروم بشم بابایی

 

(خوانده شده توسط مهدی میرداماد)

 

شب چهارم

 

یابن الزهراحسین من حسین من(3)

روشن کرده یکی نگاه خستمو

گذاشته مرحمی دل شکستمو

خدارو شکر تو لحظه های آخرم

یه چادر خاکی گرفته دستمو

مقصرم شکسته شد پرت

داره حاله میسوزه حنجرت

پشیمونم ببخش منو آقا

جون زهرا مادرت

یابن الزهرا حسین من حسین من(3)

میشم آقا غبار پات منو ببخش

چقد کبوده این لبات منو ببخش

تا آخرین دمی که زنده ام آقا

میشم غلام بچه هات منو ببخش

ز داغ این زمین کربلا،،

وبیش تر از شرار نیزه ها،

،نگاه این سه ساله دخترت،

،میکشه منو آقا

یابن الزهراحسین من حسین من(3)

(خوانده شده توسط مهدی میرداماد)

 

شب پنجم

در هیاهوی / تیغ و دشنه / می دوم سویت / تشنه تشنه /

تشنه پروازم / جان و تن می بازم

بی زره می آیم / آخرین سربازم

آمده عبدالله / تا شود در این راه / کشته ثارالله /

یا اباعبدالله(3)

مانده چشمم بر / احسان تو / مانده دستم بر / دامن تو /

از تبار یاسم / با غی از احساسم

شد فدایت دستم / چون عمو عباسم /

بی قرارت هستم / در کنارت هستم / جان نثارت هستم /

یااباعبدالله(3)

(خوانده شده توسط مهدی میرداماد)

 

شب ششم

 

سیزده ساله گلی بود ز گلزار حسن
چشم شهلاش چنان چشم گهربار حسن
هر که بر او نظر افکنده خدا می‌داند
شد دلش سوختۀ عشق شرر بار حسن
عاشق اویم و با دست غمش می‌خواهد
که روم پایِ سرِ دارِ حسن
آنچنان بوی پدر داشت که زینب
ز تماشای جمالش شده بیمار حسن
حالیا آمده تا اینکه شود خاتمۀ کار حسن
گرم شد در دل آن معرکه بازار حسن
او مگر کیست ، رخش ماه شب تار حسن
سیزده سال زمین دور قدش گردیده
سیزده سال زمان صورت ماهش دیده
سیزده سال به خورشید ، صفا بخشیده
سیزده سال حسین‌ابن‌علی روی مهش بوسیده
سیزده سال دل از دست عمو دزدیده
سیزده سال به دنبال علمدار مُریدانه دویده است
و از او یکسره طرز سر و دست زدن در وسط معرکه دیده
سیزده سال مدینه ز خودش پرسیده
چه کسی ماهتر از صورت زیبای دل آرای گل نجمه به عالم دیده
سیزده سال خودش را به بر اکبر لیلا دیده
سیزده سال سحر منتظر یک سحر چشمانش
سیزده سال قمر در به در چشمانش
سیزده سال فلک چرخ زده دور سر چشمانش
سیزده سال سمک تشنه‌لب پلک تر چشمانش
سیزده سال ملائک همه دلباخته و دعواشان
بر سر یک نظر چشمانش
کاش می‌شد که شوم کشتۀ تدبیر قضا و قدر چشمانش
ما چه دانیم و چه گوئیم و چه خوانیم از او
این همان است که یُحیی و یُمیت است تب پر شرر چشمانش
حربۀ قتلِ جهانیست نهان زیر سر چشمانش
وای اگر تیغ کشد از کمر چشمانش
عالمی پر شود از کشتۀ بی بال و پر و دست و سر چشمانش
حالیا آمده تا جانب میدان برود
دیدن جانان برود
آمد و رخصت میدان ز عمو کرد طلب
با دل پر ز طرب
با وجودی پرِ تب ، غرق تعب
بی‌زره ! خود ندارد
بسته بر چهرۀ خود نیمۀ عمامه که با صورت پنهان برود
بسته شمشیر عمو را به کمر
با لب عطشان ، دل سوزان برود
تا کند صلح حسن را ز غم فاطمه جبران برود
اشک ریزان عقبش عمّه
عمو محو عبور پُرِ شورش
گوئیا جان ز تن خسرو خوبان برود
گفت ارباب هم‌اکنون همۀ کفر به یکسو
و به جنگش همه ایمان برود
با صدای ملکوتیِ رسائی قاسم
آمد و در وسط معرکه سر داد ندائی قاسم
که منم عشق حسن، سبط علی شیر خدائی قاسم
کرد هنگامه به پائی قاسم
زیر لب داشت نوائی قاسم
داشت چون اکبر لیلا به سرش شوق رهائی قاسم
ازرق شامی بی‌ریشه فرستاد به جنگ پسر فاطمه یک‌یک پسرانش
که همه با لب شمشیرِ یل نجمه فتادند
خودش آمد و با ضربۀ قاسم به درک رفت
صدای همۀ خیمه به تکبیر رها گشت از این رزم تماشائی قاسم
ناگهان از همه سو سنگ به سوی گل سرخ حسن آمد
و یک ضربت شمشیر به فرقش ، و یک نیزه
لب تشنه درآورد سر از سینۀ غوغائی قاسم
فتاد از فرس و زد نفس افتاد میان قفس مرکب و فریاد برآورد پیاپی که عمو
جان به ره عشق تو کرده است فدائی قاسم
چاره‌ساز همۀ عالم امکان به خدا لرزه فتاده است به جانش
رفته از دست توانش
گوئیا تازه شده داغ جوانش
هر چه می‌گشت نمی‌بست نشانش
با دل خستۀ بشکسته صدا زد که کجائی قاسم
(خوانده شده توسط محمود کریمی)

*****

بر دلم از غم صد چاک افتاد/ مجتبی من بر خاک افتاد

غرق خون سیمایش/ چهره زیبایش

زد شرر بر جانم/ سوز و اعمالش

در دلم محشر شد / قاسمم پرپر شد / چون علی اکبر شد

آه وصدواویلا،آه وصدواویلا(3)

از غمش قلبم مانده مبهوت / زنده شد داغ تیر و تابوت /

مانده چشمم سویش / گشته پر خون مویش /

نعل مرکبا آه / برده رنگ و رویش /

جسم او شد صد چاک / دارد آهی غمناک /

می کشد پا بر خاک / آه و صد واویلا /

آه وصدواویلا،آه وصدواویلا(3)

 

(خوانده شده توسط مهدی میرداماد)

شب هفتم

ای یاس من

بخواب نداری رنگ و بو

ز غصه هات نفس نمونده درگلو

چشات میگرده هر طرف چرا علی

گمون کنم میگردی دنبال عمو

خزون غم ، گل امید شده

تو علقمه عموت شهید شده

ببین موی سه ساله خواهرت، از غمت سفید شده

لالائی علیِ اصغرم(3)

می فهمم از نوای خس خس صدات

که میسوزه عزیز من ز سر تا پات

زتشنگی تموم قلبته کباب

الهی که بمیره مادر برات

میون غم تا سر نهادی تو

به هم زدن بهار شادی تو

دلم میخواست ببینم عاقبت

لحظه ی دومادیتو

لالائی علیِ اصغرم(3)

(خوانده شده توسط مهدی میرداماد)

****

خبر عمو اومده نرسیده آب عزیزم
پسرک تشنه لبم لالایی بخواب عزیزم

پرستوی سپیدم پر مزن مرو مادر
دل از تو نبریدم دل مکن مرو مادر

خماری چشم تو تیر به قلب رنجور میزنه
پسرکم گریه نکن دلم داره شور میزنه
عمو نیومد ز سفر تا که برات آب بیاره
خدا کریمه پسرم شاید که بارون بباره
بخند تا که نبینم حال بیقراری رو
ببین بارون چشم از ابر نو بهاری رو

پرستوی سپیدم پر مزن مرو مادر
دل از تو نبریدم دل مکن مرو مادر

سرمو کنار می برم برا خنکای لبت
که نریزه اشک چشام روی ترکای لبت
به بابا می گم بدونه اگه علی شیر نداره
این آخرین سربازته درسته شمشیر نداره
کی گفته غمش آبه از غم تو بی تابه
می دونم روی دستت تیر میادو می خوابه

پرستوی سپیدم پر مزن مرو مادر
دل از تو نبریدم دل مکن مرو مادر

خبر عمو اومده نرسیده آب عزیزم
پسرک تشنه لبم لالایی بخواب عزیزم

پرستوی سپیدم پر مزن مرو مادر
دل از تو نبریدم دل مکن مرو مادر

اگه داری میری سفر قرآن بگیرم رو سرت
تو میری و پشت سرت بارون اشک مادرت
تو میری و خیمه میشه برا همه مثل قفس
نمی مونی از غم تو میمونه تو سینه نفس
بخند تا که نبینم حال بیقراری رو
ببین بارون چشم از ابر نو بهاری رو

پرستوی سپیدم پر مزن مرو مادر
دل از تو نبریدم دل مکن مرو مادر

میونه خیمه داره مادری زبون میگیره
دل مادری که شکست دل آسمون میگیره
یه مادری شیش ماهشو به روی سینش میزاره
بارونه تو ابر چشاش یا تو آسمون ستاره
رقیه شده بیهوش تا بری به آغوشش
بابات گفته درآره گوشوارش رو از گوشش

(خوانده شده توسط محمود کریمی)

شب هشتم

ای نو ثمرم اکبـــر (2) رعنا پسرم اکبر (2)

از داغ فراق تـو (2) خونین جگرم اکبر (2)

ای گـــــــــــوهر عمر من، بُردند تو را یغما

کی زنده توانم ماند، من بعد تــو در دنیا (2)

ای آینـــــــــــــــۀ رویِ جـــــــــــدّ متعال من

بـــــــــــــرخیز و نظر بنما، بابا تو بحال من

ای آئینـــــــــــــــــــــــــه روی جد متعال من

بــــــــرخیز و نظـــــر بنما، بابا تو بحال من

از پـــــــــــــا که بیافتادی، ای تازه نهال من

تـــــاریک شـــده عالم، پیش نظرم اکبر (2)

داغ تــــــو علی اکبر(2) بنموده به دل تأثیر

انـــــدر سر نعش تو، گردیده ام از جان سیر

چون قامت رعنایت، صد پاره شد از شمشیر

نعشت بسوی خیمــــــــه، من چون ببرم اکبر

با یاد قد سروَت، بین قـــــــــــامت چون دارم

رفته ز دلم آرام، بشکسته پـــــــــــــــر و بالم

از داغ تـــــــــو می سوزم، با یاد تو می نالم

جسم تو بخـــون پیش، چشمان ترم اکبر (2)

 

****

الله اکبر،منم علی اکبر(3)

می آیی و لیلا شده، مجنون عطر و بوی تو

دستی به رویت می کشد، یک دست بر گیسوی تو

نه بر نمی دارد کسی، یک لحظه چشم از روی تو

یک چشم زینب بر حسین، آن چشم دیگر سوی تو

الله اکبر ، منم علی اکبر(3)

تا پرده های خیمه را، ماه جوان وا میکنی

هم دشمن و هم دوست را، غرق تماشا میکنی

با شرم و خواهش یک نظر، در چشم بابا میکنی

از او چه میخواهی، چرا این پا و آن پا میکنی

ای کربلایی این تو، این لحظه ی دلخواه تو

ای شیر مست هاشمی، اینجاست جولانگاه تو

الله اکبر ، منم علی اکبر(3)

منکه در تاب و تبم، ذکر علی روی لبم

موذن این قافله، نور دو چشم زینبم

کهکشان وصله ی عبایم، آسمان گرده زیر پایم

من نوه ارشد علی نه، حیدر زنده ی کرببلایم

الله اکبر ، منم علی اکبر(3)

 

(خوانده شده توسط مهدی میرداماد)

*****

ای بابا علی اکبرم(3)

از رو زمین پاشو جوون شرزه شیر

پاشو دوباره لشگرو هدف بگیر

دیگه نفس برام نموند عزیز من

پاشو که از غمت شدم خزون پیر

نمون رمق دیگه به دست و پام

ز کینه شون شکسته شد عصام

پاشو بازنم به پیش کوفیان

راه برو علی برام

ای باباعلی اکبرم(3)

برحال من داره می ناله آسمون

برا پدر چه سخته مردن جوون

داره تنت ز لا به لای دست من

می ریزه مثل برگای دل خزون

آتیش گرفت دلم ر غصه ها،،

بگو بیاد عمو ترو خدا،،

آخه فقط برام یه شاخ و برگ ،،

مونده بین این عبا،،

ای باباعلی اکبرم(3)

 

(خوانده شده توسط مهدی میرداماد)

****

 

بر خیز که شور محشر آمد،این قصه ز سوز جگر آمد(2)

لشگر همه خیره سوی میدان،نوبت به نبرد اکبر آمد(2)

حسین وااای

بر خیز که شور محشر آمد،این قصه ز سوز جگر آمد(2)
وقتی به سوی میدان قدم زد،گفتند همه پیغمبر بر آمد(2)

بر دست گرفت او ذوالفقارش،گفتند دوباره حیدر آمد(2)

حسین وااای
بر خیز که شور محشر آمد،این قصه ز سوز جگر آمد(2)
او یکسره زد بر قلب دشمن،اما به مقابل لشگر آمد(2)

آمد صدای هوی علمدار،او از پس یک لشکربرآمد(2)

حسین وااای

بر خیز که شور محشر آمد،این قصه ز سوز جگر آمد(2)
از سوز جگر ناله کشید او،تا که به بالینش پدرآمد(2)

تا دید شکاف پهلویش را ، یادش ز روضه ی مادر آمد(2)

بر خیز که شور محشر آمد،این قصه ز سوز جگر آمد(2)
گفتند تمام نیزه داران ، عمر حسین و علی برآمد(2)
حسین وااای

(خوانده شده توسط حسین سیب سرخی)

 

صل الله علیک یا اباعبدالله

بابی انت و امی یا ثارالله

میدونم نوکری بلد نیستم

میدونی این قدا که بد نیستم

هرچی باشم گریه کنم

هرچی باشم سینه زنم

هرجایی که روضه به پاست یه پای ثابتش منم

سفره داره کرمی سایه ی سرمی مهربون تر از مادرمی

کربلا کربلا عکس حرم سنگ صبوره

کربلا کربلا سلامم از راه دوره

صل الله علیک یا اباعبدالله

به ابی انت و امی یا ثارالله

سلام ماه محرم آقام

خیمه ی ماتم آقام

من اومدم آقا سلام

چشم بهم زدیم و بازم

شبهای ماتم رسیده

در به درهای محرم

دوباره محرم رسیده

پشت درِحسینیه پراز گرفتاره

دیدم تو آغوش مادری یه طفل بیماره

شفا بده آقا تو رو خدا به حق شیر خواره

صل الله علیک یا اباعبدالله

به ابی انت و امی یا ثارالله

(خوانده شده توسط مهدی میرداماد)

 

جاده و اسب مهیاست،بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم

ایستاده ست به تفسیر قیامت زینب
آن سوی واقعه پیداست بیا تا برویم

خاک،درخون خدا  می شکفد می بالد
آسمان،غرق تماشاست بیا تا برویم

تیغ، در معرکه می افتد و بر می خیزد
رقص شمشیر چه زیباست، بیا تا برویم

از سراشیبی تردید اگر بر گردیم
عرش،زیر قدم ماست بیا تا برویم

دست عباس، به خونخواهی آب آمده است
آتش معرکه برپاست بیا تا برویم

زره از موج بپوشیم و ردا از طوفان
راه ما، از دل دریاست بیا تا برویم

کاش،ای کاش! که دنیای عطش می فهمید
آب، مهریه زهراست بیا تا برویم

چیزی از راه نمانده ست چرا برگردیم
آخر راه، همین جاست بیا تا برویم

فرصتی باشد اگر ،باز در ین آمد و رفت
تا همین امشب و فرداست بیا تا برویم

حرم شده فکر هر روزم *** به پای عشق تو میسوزم

جواز نوکریمونو باطل نکن ***   حالاکه دستمو گرفتی ول نکن

حرم ندیده ما رو زیر گِل نکن ***

حسیین آقای من(3)

دلم به آه و افسوسه  *** حسرت این نوکر پابوسه

تو روضه هام دلم رو عاشق می کنم *** دلم روخوش به این دقایق می کنم

اگر نیام زیارتت دق می کنم ***

حسیین آقای من(3)

 

 

سیدامیرعلی سلیمانی بازدید : 328 سه شنبه 1393/02/09 نظرات (0)

 

(ای بابا خدانگهدار)3

حیدربابا داری میری غریبونه

دوباره حال بچه هات پریشونه

اونی که قلب زینبو می سوزونه

اوردن یه تابوت تو این خونه

نرونرو بجون زینبت

نرونرو بدون زینبت

(ای بابا خدانگهدار)3

قرآن امشب به سرمیگیره دخترت

ببین پریشونه کنار بسترت

هوای کوفه هم مثه مدینه شد

سرشکسته مثه زخم سینه شد

نرونرو بجون زینبت

نرونرو بدون زینبت

(ای بابا خدانگهدار)3

قلبم امشب شده پریشونه حسین

همش میگی جون توو جون حسین

فدای غربتو هزارو یک غمت

برو ایشالله کربلا می بینمت

نرو نرو بجون زینبت

نرونرو بدون زینبت

(ای بابا خدانگهدار)3

 

(خوانده شده توسط مهدی میرداماد)

امیرالمؤمنین حیدر یا حیدر

یامَظهَر العَجائِب حیدر یا حیدر

یا صراط المستقیم حیدر یا حیدر

یا علی نَباءُالعَظیم حیدر یا حیدر

یا علی حَبلٌ المَتین حیدر یا حیدر

یا امام المُتَقین حیدر یا حیدر

یا مولًی الموحِدین حیدر یا حیدر

امیرالمؤمنین حیدر یا حیدر

دلم عمریه در دام علی ِ

لبم مستانه ی نام علی ِ

گِلم را روز اول چو سرشتند

به روی سینه ام حیدر نوشتند

دل دیوانه ام در بند حیدر

بود یا فاطمه سربند حیدر

دلیل خلق افلاكُ زمین است

فقط حیدر امیرالمؤمنین است

امیرالمؤمنین حیدر یا حیدر

یا علی حُجَةالله حیدر یا حیدر

یا علیٌ نورالله حیدر یا حیدر

یا علیٌ یدالله حیدر یا حیدر

یا علیٌ سِیف الله حیدر یا حیدر

یا علیٌ عِین الله حیدر یا حیدر

یا علیٌ اَمین الله حیدر یا حیدر

اگر حب در دل نداری

بدان آواره ای منزل نداری

كنون گویم كلام مادرم را

تمام گفته ی پیغمبرم را

علی نیكو سرشت و مه جوین است

فقط حیدر امیرالمؤمنین است

یا علی غِیرت الله حیدر یا حیدر

ولی رَسول الله حیدر یا حیدر

علیٌ ولی الله حیدر یا حیدر

یا علی یَعصوب الدین حیدر یا حیدر

یا امام المُرسَلین حیدر یا حیدر

یا امیرالمؤمنین حیدر یا حیدر

تموم زندگیم مال حسینه

دلم همواره دنبال حسینه

من غم عشق حسین با شیر از مادر گرفتم

روز اول کامدم دستور تا آخر گرفتم

بر مشام جان زدم یك قطره از عطر حسین

سبقت از عود و گلاب و نافه و عنبر گرفتم

بر مشامم میرسد هر لحظه بوی كربلا

بر دلم ترسم بماند آرزوی كربلا

(خوانده شده توسط مهدی میرداماد)

 

شب ضربت خوردن

شده راهی نیمه ی شب بابای غریب زینب

داره میره سوی مسجد ذکر یازهرا روی لب

بابای غریب و تنها نرو از پیش دو چشمام

که دیگه بارفتن تو تمومی نداره غم ها

بچه ها به هم میگفتن(2)خنده رو لبا حرومه

باباحیدر غرق خونه(2)طبیبی اومد وگفتش(2)

که کار حیدرتمومه-باباحیدرغرق خونه(2)

شده قلبم پر شراره مادرت چشم انتظاره

بیا تااین دم آخر (من بگم برات دوباره)2)

کشته شد محسن شش ماهی من زظلم عدا

نمی خوام زنده بمونم حتی یک روز توی دنیا

شنیدم شبای جمعه داره دل حس غریبی(2)

میادش هنوز صدای ناله ی مرد غریبی-صلوات

 

(خوانده شده توسط حسین سیب سرخی)

سیدامیرعلی سلیمانی بازدید : 1106 سه شنبه 1393/02/09 نظرات (0)

 

امشب که عزا گوشه ی گودال به پا شد

یک مادر و یک خواهر محزون به نوا شد

یکی گفت بنیه یکی گفت اخیه

میگفت که ای مادر امان از دل زینب

آه ای بدن بی سر امان از دل زینب

یکی گفت بنیه یکی گفت اخیه

(خوانده شده توسط مهدی میرداماد)

 

با لب عطشان،خسته در میدان،هزار و یك غم داری

رأس تو بر نی،میكند ره طی،زگیسو پرچم داری

تویی تویی، ذكر لب جن و ملك

ثمره ی باغ فدك

یا لیتناكنامعك

حسین من، آقام آقام آقام حسین من(3)

دارد از ایمان،باغ دلهامان،شكوفه های احساس

میرویم هرشب،با دل زینب،كنار كف العباس

ضریح تو، از باغ گل زیباتره

از عاشقا دل میبره

مهد دعای اصغره

حسین حسین حسین

عباس من آقام آقام آقام عباس من

درمناجاتی،باب حاجاتی،مگر به این شك داری

از چه ای سقا،با قد رعنا، تو قبر كوچك داری

دلم میخواد، به كربلای تو برم

بیام كنار اون حرم

تو سرداب تو جون بدم

اباالفضل،اباالفضل...

تیغ تو خوش بود،حرمله كُش بود،اگر به میدان بودی

چشم تو حالا،خفته در صحرا،امید طفلان بودی

برادرم در خاك و خون نشسته ای

پشت مرا شكسته ای،زخم سرت نبسته ای

اباالفضل،اباالفضل...

 

(خوانده شده توسط مهدی سلحشور)

عزیز فاطمه، واویلا واویلا(3)

شهید علقمه، واویلا واویلا(3)

جز من کسی ندیده، واویلا واویلا

یاس  زتن بریده ،واویلا واویلا

خونین به خاک صحرا ، واویلا واویلا

 دست زتن بریده ، واویلا واویلا

جز من کسی ندیده ، واویلا واویلا

 گل های پرپرش را ، واویلا واویلا

در زیر سم مرکب ، واویلا واویلا

 نعش برادرش را ، واویلا واویلا

عزیز فاطمه ، واویلا واویلا

شهید علقمه ، واویلا واویلا

حسین برادرم ، واویلا واویلا

حسین تاج سرم ، واویلا واویلا

 غریب مادرم ، واویلا واویلا

جز من کسی ندیده ، واویلا واویلا

 گلی که تشنه باشد ، واویلا واویلا

آبش زنوک تیغ و ، واویلا واویلا

 شمشیر و دشنه باشد ، واویلا واویلا

جز من کسی ندیده ، واویلا واویلا

اسبی که نیزه روب است ، واویلا واویلا

از داغ صاحب خود ، واویلا واویلا

 سر بر زمین بکوبد ، واویلا واویلا

عزیز برادرم ، واویلا واویلا

عزیز مادرم ، واویلا واویلا

غریب مادرم ، واویلا واویلا

حسین سرت کجاست ، واویلا واویلا

جز من کسی برادر ، واویلا واویلا

با چشم خود ببیند ، واویلا واویلا

 در دست باغبانش ، واویلا واویلا

گل چین گلی بچیند ، واویلا واویلا

جز من کسی ندیده ، واویلا واویلا

 از جوجه سر بریدن ، واویلا واویلا

مهمان کنار دریا ، واویلا واویلا

 لب تشنه سر بریدن ، واویلا واویلا

جز من کسی ندیده ، واویلا واویلا

تا شعله بر فروزد، واویلا واویلا

طفلی كنار خیمه، واویلا واویلا

دامان او بسوزد، واویلا واویلا

جز من کسی ندیده ، واویلا واویلا

پیكر پاره پاره، واویلا واویلا

عطشان به نوك نیزه، واویلا واویلا

هجده مه و ستاره، واویلا واویلا

جز من کسی ندیده ، واویلا واویلا

سیلی و گوش پاره، واویلا واویلا

در كربلا و یثرب، واویلا واویلا

بشكسته گوشواره، واویلا واویلا

جز من کسی ندیده ، واویلا واویلا

با گریه آنچه دیدم، واویلا واویلا

دنبال نیزه داران، واویلا واویلا

در كوچه ها دویدم، واویلا واویلا

سری به نیزه بلند است،در برابر زینب

خدا كند كه نباشد،سر برادر زینب

واویلا واویلا

عزیز برادرم، واویلا واویلا

ببین من زینبم، واویلا واویلا

فدای دست تو، واویلا واویلا

نگاه مست تو، واویلا واویلا

به خاك افتاده ای، واویلا واویلا

عزیز یار حسین، واویلا واویلا

علمدار حسین، واویلا واویلا

واویلا واویلا

صلی الله علی الباكین علی الحسین

(خوانده شده توسط محمدکریمی)

 

غریب حسین ، غریب حسین ، غریب حسین

اگه حسین ما نبود عشق این همه زیبا نبود

چیزی به اسم عاشقی تو سینه ی دنیا نبود

بدون ذکر تو حسین زندگیمون جهنمه

خودت که بهتر میدونی مستیه ما کحرمه

یا لیتنا کنا معک ، یا لیتنا کنا معک

صفا و مروه دیده ام ، گرد حرم دویده ام

هیچ کجا برای من کرببلا نمی شود

 

(خوانده شده توسط مهدی میرداماد)

قسماً بالله داحی  الأرض خلاق السماوات وبما جاء به جبریل من وحیاً وآیات
أُنادی بکرامة ؛ إلى یوم القیامة ، سأذوق الموت بالعز ولا للذُلِ هیهات
اگر از خنجر خونریز ؛ لب تشنه ببرند سرم را
اگراز تیغ شکافند ؛ در این عرصه خونین جگرم را
اگر از تیر سه شعبه ؛ بدهند آب عوض شیر ؛ گل نو ثمرم را
اگر از داغ برادر ؛ شکند خصم ستمگر ، کمرم را
قتیل العبرات ؛ أسیر الکربات
أوهل تُکتب أحزانیه فی الطف بحبر ودوات
أبداً فالحزنُ لا یکتبوا إلا بالدموع الجاریات
اگر از چهار طرف ؛ خصم زند بر جگرم تیر
اگر آید به سرو کتفو تنم ؛ ضربت شمشیر
اگر از سنگ شود ؛ غرق به خون روی منیرم
اگر آتش عوض آب ؛ دهد خصم شریرم
اگر از داغ پسر سوزم و ؛ صد بار بمیرم
ظلمونی ؛ قتلونی ؛ وتناسو من أنا
صارت الآلام فی أرض الأسالی وطنا
کُل ما مرَ على الکوّن مِن الأحزانی قد مرَ هُنا
بخدایی که مرا خواسته با پیکرصد چاک ببیند
به تنم زخم دو صد نیزه وشمشیر نشیند
به ستمگرندهم دستمو ذلت نپذیرم
اگر آرند به جنگم همه اهل زمین را و سما را
مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم
منم و عهد الستم
نگسستم نه شکستم بخدا غیر خدا را نپرستم
بخدا من پسر شیر خدا و پسر فاطمه هستم
عربیونً علوینً قرشینّ شجری ؛ أُحدیون بدریونّ فاطمیونّ قَمری
همه ی دار و ندارم ؛ همه هفتاد و دو یارم ؛ به فداى ره جانان
منم و سرخى رویم ؛ منو و خون گلویم ؛ منم و حنجره عطشان
منم و داغ جوانان ؛ منم و خاک بیابان ؛ منم و سم ستوران
أنا للهادی حبیبونّ ؛ وفی الطف غریبونّ
وسلیبونّ وتریبونّ وعجیبونّ أن أذوق الموت ضامی
فمن عنی یحامی وشیبی لا خضیبوا
منو رگهای بریده منم و قلب دریده
منم و طفل صغیرم منم و کودک شیرم
منم ودخت اسیرم منم و حی قدیرم
أوهُلّ یعبدُ ربّ الکوّن فَوقَ الأرض مثلی ؛ فأنا المحرابُ مَن جاءَ بهِ السیفُ یُصلی
لِما یُقتلوا طفلی و تُسبا کُل أهلی ؛ لِِما یُقطعوا نحری و لِما أُقتلوا ذامی و بجنبی ماءُ نهری
منم و زخم فراوان منم و آیه قرآن
منم و زخم زبانها منم وتیغ سنانها
همه آیید و ببینید مقام وشرفُ عزت مارا
مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم
وهنا الکُل یرا ؛ ما بی حالی قد جرا ؛
أویرضى المصّطفى خیر الورى ؛ أی مرسومٍ حسیناٍ أغفرا
بخدا و برسول به علی ابن ابیطالب وزهراى بتول
وشقیق المجتبى فحل الفحول ؛ لا أخی کیف بهِ  ؛ إن راء الخیّل على صدر تجوّل
به هفتاد و دو یارم به حبیبم به زهیرم به طُرمّاح و به جُون و وهب پاک سرشتم
بجلال و شرف عابس وعباس به عثمان و به جعفر
به شهیدان عقیل و به خلوص دل عبد الله و قاسم
به علی اکبر و داغش به علی اصغر و خونش
یلطمُ البدر على الصدرُحزیناً بالیدین
ودموعّ منه تجری کاللجین وینادی بحدادی
وهو مکسور الفؤادی یا عمادی یا مرادی یا حبیبی یا حسین
مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم
به گل یاس مدینه به رقیه به سَکینه
به دل سوخته ی زینب کبری و دو فرزند شهیدش
به لب تشنه اطفال صغیرم به تن خسته سجاد عزیزم
من از این قوم ستمگر نگریزم نکنم بیعت و با خصم ستمگر بستیزم
سر من بر سرنی راه خدا گوید با دوست سخن گوید
گردد هدف سنگ خورد چون نبینم بخدا غیر خدا را
مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم
بنبیاً عربیاً ورسولًٍ مدنی وأخیه أسد الله المسمی بعلی و بزهراء بتولٍ
و به أم ٍولدتها و بسبطیه و شبلیه هما نجل زکی
و بسجاد و بالباقرِ والصادقِ حقا و بموسى و علیاٍ وتقیاٍ ونقی
وبذلعسکر والحجتةّ القائمِ بالحق الذی یضربُ بالسیف لحکماٍ أزلی
بمحمد ومحمد بعلیاٍ وعلی
مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم

 

(خوانده شده توسط نزار قطری)

می رود حسین سوی قربانگاه             وا محمدا یا رسول الله 2

کربلا شده دشت خون یا رب              می کند وداع با حسین زینب

می رود حسین سوی قربانگاه             وا محمدا یا رسول الله 2

زینب آمده روبروی او                     بوسه می زند بر گلوی او

خون فشان گشته چشم آل الله              وا محمدا یا رسول الله 2

مهلاً حسین قدری آهسته                            چون سکینه راه تو بربسته

کن نظاره این سوز  آهش را                       غرقه بوسه کن روی ماهش را

اشک او گردیده بر تو سوی میدان                 گیرم ای حسین بر سرت قرآن

جان خواهرت می رسد بر لب            بی تو یا اخا ، بی تو یا اخا

می رود حسین سوی قربانگاه

          وا محمدا یا رسول الله

                                                «من مگر از آل عبا نيستم      زینت جنّات علاء نيستم»

شد شه دين وارد دشت بلا          كرده مخاطب به سپاه دغا          گفت كه اي زاده آل زنا

«من مگر از آل عبا نيستم      زینت جنّات علاء نيستم»

جدّ من تشنه جگر مصطفي ست        باب كبارم علي مرتضي ست       نام برادر حسن مجتبي ست

«من مگر از آل عبا نيستم      زینت جنّات علاء نيستم»

 من به شما منتصبم اي عرب       هاشمي اليد و قريشي نسب        جدّ من است احمد اُمّي لقب

سبط رسول دو سرا نيستم

«من مگر از آل عبا نيستم      زینت جنّات علاء نيستم»

چيست گناه من دور از وطن        جعفر طيّار بود عمّ من         حمزه شير آژن لشگر شكن

آيه تطهير بود شأن من 

«من مگر از آل عبا نيستم      زینت جنّات علاء نيستم»

پنج پيمبركه خدا برگزيد        خوانده صفاتش به كلام مجيد         داده خبر بهر سياه وسفيد

وارث ايشان منم اي پرعنيد

«من مگر از آل عبا نيستم      زینت جنّات علاء نيستم» 

سوره ياسين بودشأن ما          كوكب درّي علي الانتها           شدسد حالست بما هل اتي

شمس هدي بدر دجي نيستم    

«من مگر از آل عبا نيستم      زینت جنّات علاء نيستم»

شرمي ايا فرقه دور از صواب             واهمه از يوم ليوم الحساب             از پي قتلم همه داريد شتاب

انفسكم خوانده خدا در كتاب          من مگر از انفسها نيستم

«من مگر از آل عبا نيستم      زینت جنّات علاء نيستم»

 اي سپه كوفه واي اهل شام             بهرچه داريد به من ازدحام            ازپي قتلم همه داريد حسام

من مگراي فرقه بي ننگ ونام           بنده درگاه خدا نيستم

 «من مگر از آل عبا نيستم      زینت جنّات علاء نيستم»

 من نه خودم آمدم اندر عراق       بس كه نوشتيد بمن جفت طاق       نامه كه شرحش همه با اشتياق

من كه ايا قوم سراسر نفاق       غافل از اين مكر شما نيستم 

«من مگر از آل عبا نيستم      زینت جنّات علاء نيستم»   

گرچه شما را نبود عار و ننگ          چيست گناهم كه نمائيد جنگ          برمن دلخسته نگيريد تنگ

راهي دهيدم كه رَوَم در فرنگ            طالب اين دار فنا نيستم       

«من مگر از آل عبا نيستم      زینت جنّات علاء نيستم»   

عهد شما گرچه نباشد وفا               مكر شما نيست به پيشم خفا              كس ننموده است به مهمان جفا

سبط علي شيـر خــدا نيستم 

«من مگر از آل عبا نيستم      زینت جنّات علاء نيستم»

گوش بداريد ايا كوفيان        ناله واالعطش از كودكان      برده اين ناله ز كون و مكان

قطره آبي بدهيد اين زمان       منكر احكام خدا نيستم

«من مگر از آل عبا نيستم      زینت جنّات علاء نيستم» 

تشنه لب اصحاب من تشنه كام     بي سبب اين دشت شدند قتل عام      آب فرات از چه بمن شد حرام

ارث من است ازطرف مهرِمام       من خَلَف خيرالنساء نيستم

«من مگر از آل عبا نيستم      زینت جنّات علاء نيستم»

خون من آخر ز چه رو شد حلال              دست بداريد ز جنگ و جدال           كوه و بيابان بروم با عيال

از چه اَيا طايفه بد مجال        منكر بر عرض و سَما نيستم           

«من مگر از آل عبا نيستم      زینت جنّات علاء نيستم»

بهر يزيد آن سگ ملعون سيَر      رفته ايد يك يك همه از دين به در       جمله معذّب به عذاب سِقَر

من كه مزاحم به شما نيستم

«من مگر از آل عبا نيستم      زینت جنّات علاء نيستم»

كن نظر اي تشنه لب كربلا       بر رخ فياض به غم مبتلا     من مگر اي منبع جود و سخا

ذاكرو مدّاح شما نيستم

«من مگر از آل عبا نيستم      زینت جنّات علاء نيستم»

                                                                ***************

یا حسین غریب مادر                        تویی ارباب دل من

 

یه گوشه چشمتو بسه                    واسه حل مشکل من

 

یه روزی میاد آقا جون                       که منم سگ تو باشم

 

چشامو موقع مرگم                          زیر پات گذاشته باشم

 

آقامن خودم میدونم                         لایق این حرفا نیستم

 

اما از شما چه پنهون                        از اهل زمونه هستم

 

دل من عاشق می مونه                   دائم از شما می خونه

 

منو میشناسی آقاجون                     من همونم اون دیوونه

 

تموم مردم دنیا                               ما رو می خونن دیوونه

 

آره ما دیوونه هستیم                        بیخیال این زمونه

 

تا وقتی عشق تو باشه                     اینا حرفه و بهونه

 

از عشق تو هلاکم                           این خطم اینم نشونه

 

می شنوم صدای پاتو                        رو زمین قدم میزاری

 

صدای رقیه میاد                            عمو جان کی آب میاری

 

یل کربلا ابالفضل                              قربون اون قد و بالات

 

فدای چشای نازت                           فدای خشکی لبهات

(خوانده شده توسط مهدی میرداماد و محمود کریمی)

یاس می گوید حسیناحساس می گوید حسین (2)
ساقیلبتشنگانعباسمی گویدحسین (2)
مستمی گوید حسین سرمستمی گویدحسین (2)
ساقیکرببلا تاهست می گویدحسین
تیر می گوید حسین شمشیرمی گوید حسین (2)
کودکلبتشنهبیشیرمی گویدحسین
آب می گوید حسین مهتاب می گوید حسین
زادهام البنینبی تاب می گوید حسین
لاله می گوید حسین آلاله می گوید حسین (2)
ساقی اهل حرم با ناله می گوید حسین
فاطمه گوید حسین هم علقمه گوید حسین (2)
خشکِ لب عباس در هر زمزمه گوید حسین
دیده می گوید حسین غم دیده می گوید حسین (2)
پور حیدر با کف ببریده می گوید حسین
باده می گوید حسین سجاده می گوید حسین
دست من از تن جدا افتاده می گوید حسین
/
آسمان گوید حسین هم کهکشان گوید حسین /
/
دیده گریان حضرت صاحب زمان گوید حسین /
خاک می گوید حسین افلاک می گوید حسین
پاره مشک ساقی غمناک می گوید حسین
جان می گوید حسین بی جان می گوید حسین (2)
ساقی غمدیده لب تشنگان گوید حسین
دین می گوید حسین آئین می گوید حسین
تیر خورده دیده ای حق بین می گوید حسین
اشک من گوید حسین این مشک من گوید حسین
در غم او دیدهپُر اشک من گوید حسین
جان می گوید حسین ایمان می گوید حسین
تیر خورده غرق خون چشمان من گوید حسین

 

 

 

 

 

 

 

سیدامیرعلی سلیمانی بازدید : 1349 سه شنبه 1393/02/09 نظرات (0)

 

أَخِي عَبَّاسْ يَا أَبَا الفَضْلْ أَبَا الفَضْلْ أَبَا الفَضْلْ(3)

برادرم عباس أي أبا الفضل أي أبا الفضل أي أبا الفضل

سَاقِيَ النَّاسْ يَا أَبَا الفَضْلْ يَا أَبَا الفَضْلْ يَا أَبَا الفَضْلْ(2)

أي سقاى مردم أي أبا الفضل أي أبا الفضل أي أبا الفضل

...................................

 

يَا أَخِي عَيْنَ البَتُولِ يَا دُمُوعَ الضَّامِئِينْ

أى برادم اى چشم حضرت بتول ای اشکهای تشنگان

يَا وُجُودِي وَخُلُودِي يَا غِيَاثَ الطَّاهِرِينْ(2)

اي جود من اي رستاخيز من اي ياری دهنده اطهار

كَيْفَ أَلْقَاكَ عَلَى التُّرْبِ ذَبِيحًا يَا مُعِينْ(2)

چه جور میشود من شما را سر بریده روی زمین ببینم ای یاری کننده من

وَعَلَى جِسْمِكَ صَلَّتْ طَعَنَاتُ الحَاقِدِينْ (2)

وای کسی که ضربه های شمشیرهای کینه گران بر جسمت نماز خواندند

مُصحَف مولا امیرالمومنین عباس من

از چه رو گردیده ای نقش زمین عباس من

ساقی لب تشنگان بهر تو آب آورده ام

دیده بگشا سیل اشکم را ببین عباس من

ای دلاور اباالفضل ، اباالفضل ، اباالفضل(3)

شیر حیدر اباالفضل ، اباالفضل ، اباالفضل(3)

إخِی عباس یا اباالفضل،اباالفضل،اباالفضل(2)

يَا أَخِي لا حَوْلَ لي بَعْدَكَ يَا بَدْرَ السَّمَاءْ

ای برادرم ای ماه اسمان بعد از شما هیچ امیدی ندارم

يَا نِطَاقَ الظَّهْرِ يَا كَهْفِيَ في يَوْمِ البَلاءْ

اى كمر بند من ای کهف من در روز عزا

قُمْ فَمَنْ يَحْمِلُ مِنْ بَعْدِكَ لِلأَطْفَالِ ماءْ

بلند شو زیرا کسی بعد از شما نیست تا آب را برای بچه ها ببرد

وَلَقَدْ صَالَتْ خُيُولُ الكُفْرِ في خِدْرِ النِّسَاءْ

بدرستی كه اسبهای کافران به خیمه های زنها هجوم کردند

كَوْكَبَ الدَّارْ أَبَا الفَضْلْ  أَبَا الفَضْلْ  أَبَا الفَضْلْ

ای ماه خانه أي أبا الفضل أي أبا الفضل أي أبا الفضل

أَنْتَ دَيَّارْ أَبَا الفَضْلْ أَبَا الفَضْلْ أَبَا الفَضْلْ

ای صاحب خانه أي أبا الفضل أي أبا الفضل أي أبا الفضل

........

با دو چشم خویش دیدم بر تن بی دست تو

تیر بارید از یسار و از یمین عباس من

کس نکرده چون تو دست و چشم و سر تقدیم یار

ای به ایثار و وفایت آفرین عباس من

یار بی دست اباالفضل ، اباالفضل ، اباالفضل(3)

ماه سرمست اباالفضل،اباالفضل،اباالفضل(3)

لَيْسَ لي حَوْلٌ بِأَنْ أَرْجعُ يَا أُنْسَ الفُؤَادْ

هيچ قدرتی ندارم تا برگردم ای مونس دل

أَظْلَمَ اللَّيْلُ فَلا نُبْصِرُ يَا نُورَ الرَّشَادْ

شب تاريك شده وهیچ جیزی نمیبینیم ای نور هدایت

لَيْسَ لي طَاقَةُ حَمْلِ الجِسْمِ يَا خَيْرَ العِبَادْ

ای  بهترین بندگان من هیچ طاقتی ندارم تا جسدت را حمل کنم

ظَهْرِيَ المَكْسُورُ مَحْنيٌّ عَلَى بَابِ المُرَادْ

كمر شكسته ام بر درب توسل خم شده

يَا دُعَائِي يَا أَبَا الفَضْلْ يَا أَبَا الفَضْلْ يَا أَبَا الفَضْلْ

ای دعای من أي أبا الفضل أي أبا الفضل أي أبا الفضل

يَا رَجَائِي يَا أَبَا الفَضْلْ يَا أَبَا الفَضْلْ يَا أَبَا الفَضْلْ

ای امید من أي أبا الفضل أي أبا الفضل أي أبا الفضل

..................................................

 

كَمْ تَمَنَّيْتُ إِذَا مِتُّ تُوارِي جُثَّتي

چقدر آرزو کردم تا اگر بمیرم جسم مرا خاک کنی

لا أَرَى جِسْمَكَ مَرْمِيًّا بِدَارِ الغُرْبَةِ

ونبينم جسدت در غربت وبر روی زمین افتاده

فَعَلَى الدُّنْيَا العَفَا مِنْ بَعْدِكُمْ يَا إِخْوَتي

وای بر دنیا بعد از شماها ای برادران من

رَاحَ عَبَّاسٌ وَرَاحَ الجُودُ يَبْكِي مِحْنَتي

عباس از دستم رفت وجود بر محنت ومصیبتم گریه کرد

عَالِيَ الرَّاسْ  أَبَا الفَضْلْ  أَبَا الفَضْلْ  أَبَا الفَضْلْ

ای سر بلند أي أبا الفضل أي أبا الفضل أي أبا الفضل

صَاحِبَ البَاسْ أَبَا الفَضْلْ  أَبَا الفَضْلْأَبَا الفَضْلْ

اى قدرتمند أي أبا الفضل أي أبا الفضل أي أبا الفضل

(خوانده شده توسط مهدی میرداماد)

الا ای پسر حیدر کرار                                     اباالفضل

توئی شیر حسین ابن علی رهبر احرار                  اباالفضل

توئی قبله ی دلهای گرفتار                                اباالفضل

توئی بر سپه کرببلا سید و سالار                        اباالفضل

تودر روز جزا نیز،امیری و علمدار                     اباالفضل

تو صد پاره تنی از دم شمشیر شرر بار                 اباالفضل

توئی وارث شمشیر علی در صف پیکار               اباالفضل

تودر دامن گهواره شدی عاشق دلدار                    اباالفضل

تورا حضرت زهرا شده در علقمه زوّار                اباالفضل

تو شمع دل و جانی                                        اباالفضل

تو جگر تشنه ترین ساقی دلسوخته در آب روانی      اباالفضل

تو امید جگر سوخته ی تشنه لبانی                       اباالفضل

تو علمدار بزرگ،ولی ِ عصر                           اباالفضل

شه عصرو زمانی                                        ابالفضل

ببری پیش روی مهدی زهرا                            اباالفضل

علم کرببلا                                                 اباالفضل

(خوانده شده توسط مهدی میرداماد)

العطش کودکان ناله و اشک رباب

ساقی لب تشنه رفت در پی یک جرعه آب

زاده ی ام البنین رفت ولی بر نگشت

سوخت دل مادری آب میسر نگشت

امیده خیمه شد نا امید

جیب الماء لسکینه ای شهید

موج دریا مشک سقا اشک زهرا

یا ابوالفضل یا ابو الفضل

مشک و علم یک طرف

دست قلم یک طرف

العطش کودکان بین حرم یک طرف

ناله ی ادرک اخا میرسد از علقمه

زاده ی ام البنین شد پسر فاطمه

ابروی پیوسته شد جدا

کربلا تازه شد کربلا

ای تشنه لب جان زینب

یا ابوالفضل یا ابو الفضل

العطش کودکان ناله و اشک رباب

ساقی لب تشنه رفت در پی یک جرعه آب

زاده ی ام البنین رفت ولی بر نگشت

سوخت دل مادری آب میسر نگشت

امیده خیمه شد نا امید

جیب الماء لسکینه ای شهید

بعد تو دیگر حسین بی کس و تنها شده

پای حرامی ببین به این حرم واشده

کرببلا والسلام کار حسین شد تمام

میرود امشب اسیر زینب او

ای وای از چشم نامحرما

(خوانده شده توسط مهدی میرداماد)

 

ای همه نیروی لشگرم برادرم برادرم

قوت قلبی به خواهرم برادرم برادرم

ماه و خورشید من ابوالفضل

کوه امیّد من ابوالفضل

سقای دشت کربلا ابوالفضل

دستش شده از تن جدا ابوالفضل

تو قوت بازوان من توان من توان من

برادر پهلوان من توان من توان من

ای تو آرامش نگاهم

ای نگهبان خیمه گاهم

گل یاس معطر عباس

هم رفیق و برادر عباس

ای همه نیروی لشگرم برادرم برادرم

قوت قلبی به خواهرم برادرم برادرم

سقای دشت کربلا ابوالفضل

دستش شده از تن جدا ابوالفضل

(خوانده شده توسط مهدی میرداماد)

 

تا مشکتو تو آب زدی

موجای دریا شد آروم

تا رو به ساحل اومدی

بغضی نشست توی گلوم

همون دم بود غربت دنیا شد نصیبم

رو لب گل کرد ناله های ام یجیبم

بلند شو بنگر که شمشیر ها رو کشیدن

آخه می دونن بدون تو من غریبم

ابا الفضل اباالفضل

دشمن با داغ اکبرم

آتیش زده بر جیگرم

حالا شکسته با غمت

مثل سر تو کمرم

روی قلبم دیگه این زخم غم میمونه

کمرم دیگه مثل مادر خم میمونه

می دونی چه فکری می سوزونه دلم رو

تو این فکرم خواهرم بی محرم میمونه

اباالفضل اباالفضل

پاشو ببین توی حرم

عزاخونه به پاشده

تا آرزوی کوفیا با کشتنت روا شده

بدون تو توی هر خیمه پا می ذارن

رد پاهاشونو تو آتش جا می ذارن

دیگه زینب دستاشو روی سر می گیره

پیش چشماش داغمو رو دلها می ذارن

 

(خوانده شده توسط مهدی سلحشور)

 

پر از زخمی قمرم قمرمقمرم

نرو رحمی به حرم به حرمبه حرم

داری میری برگردی این خداحافظی نداره

برگرد که حرم محافظی نداره

بعد از تو حسین مبارزی نداره

علمدارم هلال ماه من،

علمدارم پشت و پناه من،

علمدارم تویی سپاه من

پر ازخمی قمرم قمرمقمرم

نرو رحمی به حرم به حرمبهحرم

چشاتو آروم وا کن آرومم کن دلم نگیره

میمیرم خدا تو رو ازم نگیره

سایه ات رو از سر این حرم نگیره

علمدارم پاشو علم بزن

،علمدارم جلوم قدم بزن،

علمدارم سر به حرم بزن

جلوم نشکن سپرم سپرم سپرم

شکوند دشمن کمرم کمرم کمرم

پر از زخمی قمرم قمرمقمرم

نرو رحمی به حرم به حرمبه حرم

پیچیده بوی مادر بازم دلو ازم ربوده

احساسم بهم میگه علقمه بوده

عباسم دیدی که صورتش کبوده

علمدارم به اشک مادرم،

علمدارم پاشو برادرم،

علمدارم بی تو کجا برم

(خوانده شده توسط مهدی میرداماد)

 

 

خداوندا علمدارم نیامد

یگانه یاور و یارم نیامد

کنار علقمه بابا چه دیدی

عمود خیمه را از چه کشیدی

عمو گوشوارم و کرده غارت عدو

به قربون لبا ترک خورده عمو

عمو جان العطش (2)

دلاور اشجع الناسی اباالفضل

شجاعت را تو مقیاسی اباالفضل

تو ساقی گلستان حسینی

تو یک دریا گل یاسی اباالفضل

ندیده آفرینش آنچه مردی

امید یکه تاز هر نبردی

به چشمت کهکشان عشق و ناز است

ببین با قلب عشاقت چه کردی

یه پهلوون فقط اونه روی زمین

می دونه کی بوده یل ام البنین

ابو فاضل مدد(2)

تو ماه هاشمیونی اباالفضل

امید فاطمیونی اباالفضل

پناه میری و یار حسینی

تو عشق زینبیونی ابالفضل

تو بر دربار عشق صاحب مقامی

حسینی مذهب و حیدر مرامی

اگر چه پادشاه مردمانی

ولی بر درگه زینب غلامی

تو سقا و سپهدار حسینی

امیری و علمدار حسینی

ز داغت پشت شاه دین دو تا شد

صدای قلب غمخوار حسینی

به قربون چشات خال روی لبات

الهی من بشم فدای خاک پات

زور بازوی تو خم ابروی تو

دیوونم می کنه چشم جادوی تو

عمو جان العطش(2)

 

خدایا سقا،غریب و تنها
توچشماش داره موج می زنه،غروب دریا
اباالفضل، چی اُمده سر پیكر تو
رسیده لحظه ی آخر تو
خالیه جای مادر تو
علمدار، خدانگهدار
چه خشكه لبهات
رو خاكه دستات
دیدم با تیر حرمله شد،پر از خون چشمات
اباالفضل، برادر تو تنهای تنهاست
می رسه عطر و بوی گل یاس
اُمده زهرا، كف العباس
علمدار، خدانگهدار

 

(خوانده شده توسط امیرعباس ناهیدی)

 

داره دل علم میریزه پاشو ابوالفضل

قلب همه حرم میریزه پاشو ابوالفضل

دنیا روی سرم میریزه پاشو ابوالفضل

پهلوونم زانو نزن

اینقدر رو خاک بازو نزن

من خودت و میخوام داداش

به مشک خالی رو نزن

وای وای شکسته ابروت

وای وای چی شده بازوت

وای وای ای وای ابوالفضل(3)

شور میزنه شور میزنه دل رقیه

پیش تویه پیش منه دل رقیه

دلت میاد که بشکنه دل رقیه

سکینه رو بی تاب نکن

شرمنده ی رباب نکن

جوابشو خودت بده

این خیمه رو خراب نکن

وای وای به خیمه برگرد

وای وای رقیه دق کرد

وای وای ای وای ابوالفضل(3)

حالا از این به بعد ما چی میشه

پشت و پناه این خیمه ها کی میشه

ببین پر از افسوسم و

بازوهات و میبوسم و

رحمی بکن به خیمه ها

تنها نذار ......

(خوانده شده توسط مهدی میرداماد)

 


دلم شد پر احساس

فضا پر شده از بوی گل یاس

هوای حرم حضرت عباس

علمدار نیامد    سهپدار نیامد


خدا ساقی و سردار نیامد

و آن شیر دلیر حرم حضرت ارباب

همان ساقیه لب تشنۀ این آب

علمدار نیامد    سهپدار نیامد

خدا ساقی و سردار نیامد

ای اهل حرم میرو علمدار نیامد

ساقی و یل و سید و سالار نیامد

علمدار نیامد    سهپدار نیامد

خدا ساقی و سردار نیامد

شیر سرخ شه خوبان پسر شاه ,وزیر عربستان

همان کس که بدادست برای لبه تشنه چو دو دستان

ای اهل حرم شاه حرم رفت ز دنیا

آمد به برش مادر او حضرت زهرا

علمدار نیامد    سپهدار نیامد

خدا ساقی و سردار نیامد

ای سینه زنان دست علمدار فتاده

بر چشمه عزیزش چو سه شعبه بنشانده

علمدارنیامد...سپهدار...خدا ساقی و سردار...

ای سینه زنان فرقه علمدار شکسته

خم گشته علم گشته علمدار چوخسته

علمدار...سپهدار...خدا ساقی و سردار...

خورشید بسوزد ز غمه ساقی تشنه

آمد به سراغش تبر و نیزه و دشنه

علمدارنیامد...سپهدار...خدا ساقی و سردار...

درکرببلا خون چو معنای جنون است

دیوانه و مستانه شوید وقت کنون است

علمدار نیامد...سپهدار....خدا ساقی و ساردار

ای لطمه زنان زینب کبری شده حساس

لطمه زند او بر سر و از غصۀ  عباس

علمدار نیامد...سپهدار....خدا ساقی و ساردار

طفلان حرم تشنۀ  یک جرعۀ آبند

ناموس حرم لطمه زنان در تب و تایند

علمدار نیامد...سپهدار....خدا ساقی و ساردار..

 

فرزند علی ، فاطمه را نور دو عینی
سقا و سپهدار و علمدار حسینی
ای مظهر غیرت یا حضرت عباس
ای ساقی عترت یا حضرت عباس
تقدیم برادر شده چشم و سر و دستت
بوسیده علی دست تو در روز الستت
ای مظهر غیرت یا حضرت عباس
ای ساقی عترت یا حضرت عباس
گریان ز غمت زینب کبراست اباالفضل
در علقمه زوار تو زهراست اباالفضل
ای مظهر غیرت یا حضرت عباس
ای ساقی عترت یا حضرت عباس
میر سپه و ماه منیر اسدالله
شمشیر حسینی تو و شیر اسدالله
ای مظهر غیرت یا حضرت عباس
ای ساقی عترت یا حضرت عباس
نازند به بازوی تو در عرصة پیکار
زهرا و حسین و حسن و حیدر کرار
ای مظهر غیرت یا حضرت عباس
ای ساقی عترت یا حضرت عباس
سقا شده در خیمه سرا چشم سکینه
برخیز و بده آب به گل های مدینه
ای مظهر غیرت یا حضرت عباس
ای ساقی عترت یا حضرت عباس
چون دید حسین بن علی محو خدایت
فرمود شود جان برادر به فدایت
ای مظهر غیرت یا حضرت عباس
ای ساقی عترت یا حضرت عباس
تنها نه به صحرای بلا یار حسینی
حتی به صف حشر علمدار حسینی
ای مظهر غیرت یا حضرت عباس
ای ساقی عترت یا حضرت عباس
در کرببلا مظهر ایثار و شجاعت
در روز جزا دست تو اسباب شفاعت
ای مظهر غیرت یا حضرت عباس
ای ساقی عترت یا حضرت عباس
در بحر ولایت دُر نایاب حسینی
هم قبلة حاجاتی و هم باب حسینی
ای مظهر غیرت یا حضرت عباس
ای ساقی عترت یا حضرت عباس
افسوس که با تیر جفا چشم تو بستند
افسوس که پیشانی و فرق تو شکستند
ای مظهر غیرت یا حضرت عباس
ای ساقی عترت یا حضرت عباس
افسوس که خون بر جگر اُم بنین شد
قرآن حسین بن علی نقش زمین شد
ای مظهر غیرت یا حضرت عباس
ای ساقی عترت یا حضرت عباس
شش ماهه به خیمه ز عطش تاب ندارد
سقا حسین بن علی آب ندارد
ای مظهر غیرت یا حضرت عباس
ای ساقی عترت یا حضرت عباس
برخیز و ببین اشک امام شهدا را
داغ تو شکسته کمر خون خدا را
ای مظهر غیرت یا حضرت عباس
ای ساقی عترت یا حضرت عباس
تو ماه بنی هاشم و شمع شهدایی
در کرب و بلا حامی مصباح هدایی
ای مظهر غیرت یا حضرت عباس
ای ساقی عترت یا حضرت عباس

من زادۀ علی مرتضایم
من شاهبازمُلک لا فتایم
فخر و شرف همین بس از برایم
که خادمم به درگه حسینی

والله ان قطعتموا یمینی
 
خدمتگزار زادۀ بتولم
من باغبان گلشن رسولم
ز افسردگیِّ گلشنش ملولم
دارم دلِ شکسته و غمگینی

والله ان قطعتموا یمینی
 
سقّای تشنگانِ بی‌پناهم
دشمن اگر چه گشته خار راهم
من یک‌تنه حریف این سپاهم
انیّ اُحامی ابداً عن دینی

والله ان قطعتموا یمینی
استاده‌ام در بحر آب لغزان
پایم بر آب و قلب من فروزان
در آب و آتشم چو شمع سوزان
سوزم ز خاطرات آتشینی

والله ان قطعتموا یمینی
 
یارب مدد کن تا فرس برانم
این آب را در خیمه‌گه رسانم
دیگر چه غم که بعد از این بمانم
جانم فدای عشق نازنینی

والله ان قطعتموا یمینی
 
تنها میان تیر دشمنانم
ای کاش نیزه‌ها خورد به جانم
در پیش کودکان خجل نمانم
ای تیر اگر بر مشک من نشینی

والله ان قطعتموا یمینی
 
 
سقای تشنگان کربلایم
گر چه شده بریده دستهایم
با مرکبم کنار خیمه آیم
تا حال زارم یا اخا ببینی

والله ان قطعتموا یمینی
 
در خاک و خون دلم از این غمین است
که تشنه پادشاه عالمین است
دستم جدا فتاده بر زمین است
در فرق من عمود آهنینی

والله ان قطعتموا یمینی

 

وقتی علم میبینم یاد علمدار میکنم
وقتی که غم میبینم یاد غم یار میکنم
وقتی که آب میبینم یاد لب سقا میکنم
وقتی که گل میبینم یاد گل لیلا میکنم
آقا به عشق کربلا می کشی عاقبت مرا
خونم حلالت آقا خونم حلالت
به عشق بین الرحمین می کشی ام چرا حسین
جون ناقابلمو بگیر اما منو کربلا ببر
چیزی ازت کم نمیشه بیا و آبرو بخر
دوست دارم اون روزی که وا می شه راه کربلا
تن صد پاره من مونده باشه تو سنگرا
زیر آفتاب بسوزه پیکر بی مزار من
زائرای کربلا رد بشن از کنار من

 

(خوانده شده توسط محمودکریمی و سعید حدادیان)

 

سیدامیرعلی سلیمانی بازدید : 152 سه شنبه 1393/02/09 نظرات (0)

 

به طاهابه یاسین به معراج احمد، به قدروبه کوثر به رضوان وطوبی

 

به وحی الهی به قرآن جاری،به طورات موسی و انجیل عیسی

 

بسی پادشاهی کنم درگدایی،چوباشم گدای گدایان زهرا

 

چه شبها که زهرادعا کرده تا ماه،همه شیعه گردیم وبی تاب مولاء

 

غلامیِ این خانواده دلیل ومرادخدا بوده ازخلقت ماه

 

مسیرت مشخص امیرت مشخص مکن دل دل ای دل بزن دل به دریا

 

که دنیا،که دنیا،که دنیا،به خسران اوقبآ نیرزد،

 

واین زندگانیِ فانی جوانی،خوشی هایی امروز و اینجآ به افسوس بسیارفردآ نیرزد

 

خدایابه روی درخشان مهدی،به ظلفِ سیاهو پریشان مهدی

 

به قلب رعوفش که دریای داغ است،به چشمان ازغصّه گریان مهدی

 

به لبهای گرم علی یا علیش،به ذکرحسین و حسن جان مهدی

 

به دست کریم ونگاه رحیمش،به چشم امید فقیران مهدی

 

به حال نیازوقنوتِ نمازش،به سبحانَ سبحانَ سبحان مهدی

 

به برق نگاه و به خال سیاهش،به عِطرملیهِ گریبان مهدی

 

به حج جمیلش به جاه جلیلش،به سوت حجازی قرآن مهدی

 

به صبح عراق وشبانگاه شامش،به آهنگ سمت خراسان مهدی

 

به جانداده های مسیرعبورش،به شهد شهود شهیدان مهدی

 

مرا دائمول اشتیاقش بگردان،مرا سینه چاک فراغش بگردان

 

تَفَضُل بفرما براین بنده ی بی سروپا،مراهمدم ومَحرَمُ همرکاب

 

سفرهای سوی خراسان وشام وعراقش بگردان

 

                                                                                   (یآمهد،یآمهدی)3)

                                               *****

 

 

 

تعداد صفحات : 6

درباره ما
seyed.soleimani79@gmail.com
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 59
  • کل نظرات : 12
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 25
  • آی پی دیروز : 18
  • بازدید امروز : 28
  • باردید دیروز : 81
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 160
  • بازدید ماه : 148
  • بازدید سال : 1,314
  • بازدید کلی : 42,688
  • کدهای اختصاصی

    Flash Required

    Flash is required to view this media. Download Here.